مدح و ولادت امام حسن عسکری علیهالسلام
میل سفـر در سر چرا دارم دوباره شـوق زیـارتـنـامـه را دارم دوباره صحنی پُر از خلوت شده فکر و خیالم انـگـار مـیـل سـامــرا دارم دوبـاره *********** این اشک های روی گونه نازنین ند وقتی سر خان کـریمان می نـشینـند یک قطره بُردم باز دریا پس گرفتم در مکتب شیعه حسن ها اینچـنین ند *********** اینکه فقیری را، به ماها هدیه دادی می ریزد اشک شوق مان غیر ارادی قـنـداقـۀ نـور تـو را خـیـل فـرشـتـه آورده اند از عـرش بر دستان هادی *********** حاجاتمان را دست پاک تو سپردیم ما دست خـالی از حـریم تو نبـردیم یک خواهش اما مانده بین سامرایت ای کـاش فـرزندت بیـاید تا نـمردیم *********** آقـا بمیـرم من بـرایت! بـاز دشمن؟ این غربت صحن تو بد تا کرد با من وقتی صدای تیر و شلیک است آنجا بعدش صدای بال کفتر هاست حتما |